دانستن
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «دانستن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- دانائْدَن:❖ دانا بودن؛
- دانْدَن:❖ مورد دانستهشدن قرار دادن؛
- مثال. اگر جلد دفترش را نمیدیدم، اسمش را نمیدانستم.معادل: اگر جلد دفتر اَش ([؟] آن/آنرا) را نَبینْدِه ئِسْدَم ([؟] مورد دیدهشدن قرار نداده بودم)، اسم اَش ([؟] آن/آنرا) را نَدانْدَم (؟ مورد دانستهشدن قرار ندادم).
- اِشْمُرْدَن:❖ مورد درشمارشآوری قرار دادن؛
- مثال. آیا شما را مردانی قوی نمیدانستم؟معادل: آیا شما را مردان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) قوی نمیاِشْمُرْدَم (؟ مورد درشمارشآوری قرار نمیدادم)؟
همچنین ببین: آگاه بودن؛ مطلع بودن؛ اطلاع داشتن؛ باخبر بودن؛ شمردن؛ در نظر گرفتن