پرش به محتوا

آموزدن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۱۸ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «آموزْدَن» به‌معنی «مورد آموخته‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن فاعل مطلبی پس از دانستنش می‌تواند به‌کار ببرد. این مصدر از «آموز + دن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «آموزْدَن»

بن‌های تصریفی «آموزْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «آموزِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «آموزْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «آموزِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «آموز»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «آموزِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «آموزْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «آموزِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «آموزدن». فرایند کَسِبْدَن ([؟] مورد کسب‌شدن قرار دادن) تَوانائی ([؟] توانا هستی) فَهِمْدَن ([؟] مورد فهمیده شدن قرار دادن) و کارْدَن ([؟] مورد کارشدن قرار دادن) چیزی:‌ [💬یا بعبارتی «مورد آموخته‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. برای آموزْدَن (؟ مورد آموخته‌شدن قرار دادن) این بَحِثْماء ([؟] بحث‌شو (مبحث)) علی را نیازائیم ([؟] نیاز داریم).🌐ترجمه: برای آموختن این مبحث به علی نیاز داریم.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /آموزْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «آموزدن»: بن گذشته در گذشته «آموزدن»: «آموزِتْد»؛ بن گذشته «آموزدن»: «آموزْد»؛ بن آینده در گذشته «آموزدن»: «آموزِتْن»«آموز» (بن‌کنون «آموزدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «آموزدن»: «آموزِنْت»؛ بن آینده «آموزدن»: «آموزْن»؛ بن آینده در آینده «آموزدن»: «آموزِنْن»
  1. تعریف «آموزدن». تَوانائی ([؟] توانا هستی) فَهِمْدَن ([؟] مورد فهمیده شدن قرار دادن) و کارْدَن ([؟] مورد کارشدن قرار دادن) چیزی را کَسِبْدَن ([؟] مورد کسب‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد آموخته‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. بَحِثْماء ([؟] بحث‌شو (مبحث)) کاربر مشتق را آموزْدَم (؟ مورد آموخته‌شدن قرار دادم).🌐ترجمه: مبحث کاربر مشتق را آموختم.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «آموزْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:آموزتدم آواثاء:آموزتدی آموزِتْد آواثاء:آموزتدیم آواثاء:آموزتدید آواثاء:آموزتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آموزْدَم آواثاء:آموزدی آموزْد آواثاء:آموزدیم آواثاء:آموزدید آواثاء:آموزدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:آموزتنم آواثاء:آموزتنی آواثاء:آموزتند آواثاء:آموزتنیم آواثاء:آموزتنید آواثاء:آموزتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:آموزم آواثاء:آموزی آواثاء:آموزَد آواثاء:آموزیم آواثاء:آموزید آواثاء:آموزند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:آموزنتم آواثاء:آموزنتی آموزِنْت آواثاء:آموزنتیم آواثاء:آموزنتید آواثاء:آموزنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:آموزنم آواثاء:آموزنی آواثاء:آموزنَد آواثاء:آموزنیم آواثاء:آموزنید آواثاء:آموزنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:آموزننم آواثاء:آموزننی آواثاء:آموزننَد آواثاء:آموزننیم آواثاء:آموزننید آواثاء:آموزننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «آموزْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بآموز - - آواثاء:بآموزید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نآموز - - آواثاء:نآموزید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناآموز - - آواثاء:ناآموزید -

ترجمه

کَسِبْدَن (؟ مورد کسب‌شدن قرار دادن) فَهِمِش (؟ معناء:فهمش) و کارِش (؟ معناء:کارش)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «آموزدن»: To learn