پرش به محتوا

طلعدن

از واژسین
(تغییرمسیر از طلعیدن)

مصدر «طَلِعْدَن» به‌معنی «مورد مطالعه‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن مطلبی از طریق خواندن یک متن آموخته یا فهمیده بشود. این مصدر از «طلعـ + ـدن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «طَلِعْدَن»

بن‌های تصریفی «طَلِعْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «طَلِعِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «طَلِعْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «طَلِعِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «طَلِع»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «طَلِعِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «طَلِعْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «طَلِعِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «طلعدن». فرایند آموزْدَن ([؟] مورد آموخته‌شدن قرار دادن)/فَهِمْدَن ([؟] مورد فهمیده شدن قرار دادن) بَحِثْماء ([؟] بحث‌شو (مبحث)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) اَزْطَریق ([؟] از طریق) متن:‌ [💬یا بعبارتی «مورد مطالعه‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. برای طَلِعْدَن (؟ مورد مطالعه‌شدن قرار دادن) این فصل هایَد ([؟] بهتر بوده/است/خواهد بود) ابتدا فصل دوم را بِمُروری ([؟] مورد گذریافته قرار بدهی).🌐ترجمه: برای مطالعه کردن این فصل بهتر است ابتدا فصل دوم را مرور کنی.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /طَلِعْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «طلعدن»: بن گذشته در گذشته «طلعدن»: «طَلِعِتْد»؛ بن گذشته «طلعدن»: «طَلِعْد»؛ بن آینده در گذشته «طلعدن»: «طَلِعِتْن»«طَلِع» (بن‌کنون «طلعدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «طلعدن»: «طَلِعِنْت»؛ بن آینده «طلعدن»: «طَلِعْن»؛ بن آینده در آینده «طلعدن»: «طَلِعِنْن»
  1. تعریف «طلعدن». بَحِثْماء ([؟] بحث‌شو (مبحث)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را اَزْطَریق ([؟] از طریق) متن آموزْدَن ([؟] مورد آموخته‌شدن قرار دادن)/فَهِمْدَن ([؟] مورد فهمیده شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد مطالعه‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. فردا فصل دوم را طَلِعْنَم (؟ مطالعه خواهم کرد).🌐ترجمه: فردا فصل دوم را مطالعه خواهم کرد.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «طَلِعْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:طلعتدم آواثاء:طلعتدی طَلِعِتْد آواثاء:طلعتدیم آواثاء:طلعتدید آواثاء:طلعتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] طَلِعْدَم آواثاء:طلعدی طَلِعْد آواثاء:طلعدیم آواثاء:طلعدید آواثاء:طلعدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:طلعتنم آواثاء:طلعتنی آواثاء:طلعتند آواثاء:طلعتنیم آواثاء:طلعتنید آواثاء:طلعتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:طلعم آواثاء:طلعی آواثاء:طلعَد آواثاء:طلعیم آواثاء:طلعید آواثاء:طلعند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:طلعنتم آواثاء:طلعنتی طَلِعِنْت آواثاء:طلعنتیم آواثاء:طلعنتید آواثاء:طلعنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] طَلِعْنَم آواثاء:طلعنی آواثاء:طلعنَد آواثاء:طلعنیم آواثاء:طلعنید آواثاء:طلعنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:طلعننم آواثاء:طلعننی آواثاء:طلعننَد آواثاء:طلعننیم آواثاء:طلعننید آواثاء:طلعننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «طَلِعْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بطلع - - آواثاء:بطلعید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نطلع - - آواثاء:نطلعید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناطلع - - آواثاء:ناطلعید -

ترجمه

آموزْدَن (؟ مورد آموخته‌شدن قرار دادن) اَزْطَریق (؟ از طریق) متن
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «طلعدن»: To study