دبردن
ظاهر
مصدر «دَبِّرْدَن» بهمعنی «مورد مدیریتشدن قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن بهقصد رسیدن به هدفی مشخص، در راستای بهینهتر کردن مصرف منابع، اقدامی برای هماهنگی، هدایت، کنترل، تنظیم مقررات، یا پیشبرد امور انجام بشود. این مصدر از «دبر + دن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «دَبِّرْدَن»
بنهای تصریفی «دَبِّرْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «دَبِّرِتْد»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «دَبِّرْد»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «دَبِّرِتْن»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «دَبِّر»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «دَبِّرِنْت»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «دَبِّرْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «دَبِّرِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /دَبِّرْدَن/📥 ریشهشناسی: دبر + دن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] ❖ | همردیف(های) «دبردن»: ربطاء:دبردن/هر
- تعریف «دبردن». فرایند اَنِجْدَن ([؟] مورد انجامشدن قرار دادن) کار هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بِهَدَف ([؟] بههدف) بِهینْدَن ([؟] مورد بهینهسازی شدن قرار دادن) صَرِفاژ ([؟] مصرف) مَنْبَعْها ([؟] منبعها؛ منشاها؛ سرچشمهها): [💬یا بعبارتی «مورد مدیریتشدن قرار دادن»]
- مثال. بایَد ([؟] باید) کسی را برای دَبِّرْدَن (؟ مورد مدیریتشدن قرار دادن) دانشگاه بِاِسْکاریم ([؟] مورد کارکننده قرار بدهیم).ترجمه: باید کسی را برای مدیریت کردن دانشگاه استخدام کنیم.
عملواژه
- ️تلفظ: /دَبِّرْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «دبردن»: ▶ بن گذشته در گذشته «دبردن»: «دَبِّرِتْد»؛ بن گذشته «دبردن»: ↦«دَبِّرْد»↤؛ بن آینده در گذشته «دبردن»: «دَبِّرِتْن»⟼«دَبِّر» (بنکنون «دبردن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «دبردن»: «دَبِّرِنْت»؛ بن آینده «دبردن»: ↦«دَبِّرْن»؛ بن آینده در آینده «دبردن»: ↤«دَبِّرِنْن»◀
- تعریف «دبردن». کار هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را بِهَدَف ([؟] بههدف) بِهینْدَن ([؟] مورد بهینهسازی شدن قرار دادن) صَرِفاژ ([؟] مصرف) مَنْبَعْها ([؟] منبعها؛ منشاها؛ سرچشمهها) اَنِجْدَن ([؟] مورد انجامشدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد مدیریتشدن قرار دادن»]
- مثال. دانشگاه را خِیْلی ([؟] مقدار زیادی) خوباً ([؟] بهحالت خوب) میدَبِّرَد (؟ مورد مدیریتشدن قرار میدهد).ترجمه: دانشگاه را خیلی خوب مدیریت میکند.
| عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «دَبِّرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
| نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
| مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بدبر | - | - | آواثاء:بدبرید | - | |
| طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:ندبر | - | - | آواثاء:ندبرید | - | |
| حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:نادبر | - | - | آواثاء:نادبرید | - | |
ترجمه
اَنِجْدَن (؟ مورد انجامشدن قرار دادن) کار هی (؟ حرف نکره مفرد و جمع) بِهَدَف (؟ بههدف) بِهینْدَن (؟ مورد بهینهسازی شدن قرار دادن)
- ترجمه (معادل) انگلیسی «دبردن»: To manage؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «دبردن»: To administer
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا