شک کردن
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «شک کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- شَکْدَن:❖ مورد شککردهشدن قرار دادن؛
- مثال. هرچقدر بیشتر توضیح میداد، بیشتر به نیت واقعیاش شک میکردم.معادل: هرچه بیشیاً ([؟] بیشتر) پیوَضِحْد ([؟] مدام مورد توضیحداده شدن قرار میداد)، بیشْماً ([؟] بهحالت بیشتر شونده) نیت اصلی اَش ([؟] آن/آنرا) را فیشَکْدَم (؟ داشتم مورد شککردهشدن قرار میدادم).
همچنین ببین: تردید کردن؛ مشکوک شدن